Thursday, August 02, 2012

Qaşqay Élimizden Türkce Sindaşı- Heftgél, Xuzistan

Qaşqay Élimizden Türkce Sindaşı- Heftgél, Xuzistan

Text-i tâbut, seniñ textiñ déyildi
Şux boynuña kefen rextiñ déyildi
Künc-i lehed, seniñ yérin déyildi
Dévir yéri, qalma zindanxanada!


Saturday, January 08, 2011

امانيله‌رين توركجه سين داشلاري

Sunday, September 05, 2010

ائل خاديمي پيروفئسور فرزانه

Sunday, September 06, 2009

دوه داشی های مفقوده سیه سران

via کمکی آراز by kemkiaraz on 10/12/08


http://kemkiaraz.blogfa.com/

http://kemkiaraz.blogfa.com/post-267.aspx

دوه داشی­های (سنگ شتر) روستای سیه سران نمونه ابتدایی و تقریبا غیر هنری از حیوانات سنگی است که در شهرها و روستاهای مختلف وجود دارند. چنین سنگ­هایی به اشکال مختلفی چون قوچ ، شتر ، اسب و ... تراشیده می­شدند و اکثراً در قبرستان­ها تعبیه می­شدند. بسیاری از این سنگ ها حالت سنگ قبر داشتند و بر فراز مزاری گذاشته می­شدند. زیباترین و هنری ترین انواع این سنگ ها دارای اشکالی از انسانها و ابزار آلات مختلف نظامی ، کشاورزی و دیگر حرف بودند. برخی اعتقاد داشتند که این نگاره ها نشانگر شغل و حرفه صاحب سنگ مزار بودند. برخی نیز سنگ های تراشیده شده به شکل حیوانات را نمادی از توتم های مقدس هر منطقه ای می دانند.

به هر حال روزگاری روستای سیه سران جلفا نیز دو نمونه از این سنگ ها را دارا بود که در میان اهالی روستا به دوه داشی مشهور بودند. سنگ اول سال ها قبل از مقابل قبرستان قدیمی سیه­سران ربوده شد. شاید جویندگان گنج گمان می­کردند که مقادیری از طلا و جواهرات در دل این سنگ وجود داشته است. اما به هر حال این فکر باطل و نادرستی بوده است و امکان تعبیه طلا در دل یک سنگ لاشه یک دست، چیز غیر ممکنی می باشد.

دوه داشی دوم نیز در میدان روستا قرار داشت. در قدیم مردم کودکان بیمار خود را از زیر این سنگ رد می­کردند و عقیده داشتند که با این کار باعث شفای آنها خواهند شد. به هر حال این عقیده خرافی این نظریه را که این سنگ ها با توتم های مورد پرستش مردم در قرن ها پیش ارتباط دارند را تقویت می­کند. گفته می­شود در قسمت پایین این سنگ کتیبه کوچکی وجود داشت که تاریخ خرید روستا از ارباب و رهایی آن از نظام ارباب رعیتی بر آن ثبت گشته بود. چندی است که این سنگ که هیچ ارزش ریالی قابل توجهی نداشت وتنها برای اهالی روستای سیه­سران که یادگاری از گذشته دیارشان بود ؛ دارای ارزش معنوی بود از مکان همیشگی خود در میدان روستا برداشته شده است و شاید به سرنوشت سنگ اول دچار گشته اشت.

چنین حادثه تاسف باری تنها بر یک چیز تاکید دارد و آن لزوم ایجاد اداره میراث فرهنگی در منطقه جلفا می باشد.

Friday, August 07, 2009

سنگ قبرهاي تاريخي در مغان(گرمی)کشف شد

میللی حرکت دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۸:
گئرمی سسی: رييس اداره ميراث فرهنگي ، صنايع دستي و گردشگري گرمي مغان از کشف و شناسايي سنگ قبرهاي تاريخي در گورستان حفاظت شده روستاي آليله در بخش مرکزي اين شهرستان خبرداد.

صمد رحيمي روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا افزود: اين سنگ قبرها مربوط به دوره تيموري ، اسلامي داراي نقوش هندسي دوره اسلامي است و آياتي از قرآن کريم به خطوط نسخ عربي و کوفي بر روي آنها حکاکي شده است. وي گورستان را آليله جزو آثار ثبت ملي شده دانست و گفت: قدمت سنگ قبرهاي شناسايي شده به 750 سال پيش برمي گردد. وي افزود: حالت محرابي و گنبدوار اين سنگ ها بيانگر اين است که سنگ قبرها بر مزار افراد مذهبي و مورد احترام نصب شده اند. وي گفت: قدمت شهرستان گرمي به 250 سال قبل از ميلاد برمي گردد و در روستاهاي رمضانلو ، دريامان و پرمهر آثاري از دوره اشکاني کشف شده است.

Saturday, August 01, 2009

دوه داشی
http://azeraraz.persianblog.ir/post/44/

دوه داشی­های (سنگ شتر) روستای سیه سران نمونه ابتدایی و تقریبا غیر هنری از حیوانات سنگی است که در شهرها و روستاهای مختلف وجود دارند. چنین سنگ­هایی به اشکال مختلفی چون قوچ ، شتر ، اسب و ... تراشیده می­شدند و اکثراً در قبرستان­ها تعبیه می­شدند. بسیاری از این سنگ ها حالت سنگ قبر داشتند و بر فراز مزاری گذاشته می­شدند. زیباترین و هنری ترین انواع این سنگ ها دارای اشکالی از انسانها و ابزار آلات مختلف نظامی ، کشاورزی و دیگر حرف بودند. برخی اعتقاد داشتند که این نگاره ها نشانگر شغل و حرفه صاحب سنگ مزار بودند. برخی نیز سنگ های تراشیده شده به شکل حیوانات را نمادی از توتم های مقدس هر منطقه ای می دانند.

به هر حال روزگاری روستای سیه سران جلفا نیز دو نمونه از این سنگ ها را دارا بود که در میان اهالی روستا به دوه داشی مشهور بودند. سنگ اول سال ها قبل از مقابل قبرستان قدیمی سیه­سران ربوده شد. شاید جویندگان گنج گمان می­کردند که مقادیری از طلا و جواهرات در دل این سنگ وجود داشته است. اما به هر حال این فکر باطل و نادرستی بوده است و امکان تعبیه طلا در دل یک سنگ لاشه یک دست، چیز غیر ممکنی می باشد.

دوه داشی دوم نیز در میدان روستا قرار داشت. در قدیم مردم کودکان بیمار خود را از زیر این سنگ رد می­کردند و عقیده داشتند که با این کار باعث شفای آنها خواهند شد. به هر حال این عقیده خرافی این نظریه را که این سنگ ها با توتم های مورد پرستش مردم در قرن ها پیش ارتباط دارند را تقویت می­کند. گفته می­شود در قسمت پایین این سنگ کتیبه کوچکی وجود داشت که تاریخ خرید روستا از ارباب و رهایی آن از نظام ارباب رعیتی بر آن ثبت گشته بود. چندی است که این سنگ که هیچ ارزش ریالی قابل توجهی نداشت وتنها برای اهالی روستای سیه­سران که یادگاری از گذشته دیارشان بود ؛ دارای ارزش معنوی بود از مکان همیشگی خود در میدان روستا برداشته شده است و شاید به سرنوشت سنگ اول دچار گشته اشت.

چنین حادثه تاسف باری تنها بر یک چیز تاکید دارد و آن لزوم ایجاد اداره میراث فرهنگی در منطقه جلفا می باشد.

Saturday, February 28, 2009

دده كاتيب`ين ياس تؤره ني دويوروسو

دده كاتيب`ين ياس تؤره ني دويوروسو

Monday, December 08, 2008

سرقت سنگ قبر مولانا همتی انگورانی ـ شاعر اهل انگوران سينقان (زنجان) آزربايجان

نت: در اين خبر، مذهب همتي انگوراني به اشتباه شيعه قيد شده است، در حاليكه وي از بزرگان مذهب علوي- شاخه تركي قزلباشيه (سير طاليبي) است. مئهران باهارلي

ابهام در سرنوشت سنگ قبر مولانا همتی انگورانی

یك روزنامه‌نگار زنجانی گفت: پس از گذشت ۱۵ سال از سرقت سنگ قبر مولانا همتی انگورانی ـ شاعر اهل انگوران زنجان ـ مسؤولان هیچ پاسخی در مقابل پی‌گیری‌های فعالان اجتماعی و فرهنگی استان ارایه نكرده‌اند.



یك روزنامه‌نگار زنجانی گفت: پس از گذشت ۱۵ سال از سرقت سنگ قبر مولانا همتی انگورانی ـ شاعر اهل انگوران زنجان ـ مسؤولان هیچ پاسخی در مقابل پی‌گیری‌های فعالان اجتماعی و فرهنگی استان ارایه نكرده‌اند.

رضا قاسم‌پور یادآوری كرد: مولانا همتی انگورانی شاعر و عارف قرن ۱۰ هجری قمری بوده كه در زمان شاه‌اسماعیل صفوی برای ترویج تشیع مسافرت‌هایی به امپراطوری عثمانی (تركیه كنونی) داشته است و در تركیه به پاس حضور او، بیش از ۱۹ قدمگاه به نامش برپاست.

وی توضیح داد: از این شاعر و عارف اهل انگوران حدود هفت‌هزار بیت شعر در سه زبان اصلی جهان اسلام (فارسی، عربی و تركی) باقی مانده است. اشعار مولانا همتی انگورانی در دو دفتر شعر هستند كه جلد نخست شامل ۲۵۰۰ بیت و درباره‌ی مولای متقیان، علی (ع) و اهل بیت سروده شده است. هم‌چنین دفتر دوم شامل ۴۵۰۰ بیت در قالب‌های غزل و قصیده است كه محمدرضا كریمی بیشتر آثار او را از كتابخانه‌ی شخصی پیرنیا در تبریز جمع‌آوری كرده است.

سردبیر پیشین هفته‌نامه‌ی موج بیداری گفت: اكنون كه تندیس مولانا همتی در بلوار دانش‌سرای زنجان در كنار تندیس بزرگانی مانند شیخ شهاب‌الدین سهرودی و حكیم هیدجی قرار گرفته است، اگر شعرهایش نیز منتشر شوند، جزو چهره‌های برجسته و شاعران رده‌ی نخست استان شناخته خواهد شد. برای شناساندن و معرفی مولانا همتی انگورانی علاوه بر اهالی روستای انگوران، بسیاری از فعالان اجتماعی و فرهنگی استان زحمات بسیاری كشیده‌اند.

وی درباره‌ی چگونگی مشخص شدن سنگ قبر مولانا همتی انگورانی، بیان كرد: در سال ۱۳۶۸ مقاله‌ای در یك ماهنامه درباره‌ی مولانا همتی انگورانی برای نخستین‌بار خواندم و با شخصیت او آشنا شدم. سال ۱۳۷۳ به‌عنوان معلم در بخش انگوران مشغول به كار بودم و فعالیت خود را بر پیدا كردن رد پایی از مولانا همتی متمركز و دانش‌آموزان را نسبت به پیدا كردن سنگ قبر این شاعر حساس كردم.

این روزنامه نگار زنجانی ادامه داد: یك روز كه با دانش‌آموزان برای اردوی علمی از مدرسه خارج شده بودیم، به‌طور ناگهانی با سنگ قبر این شاعر مواجه شدیم و بلافاصله به مسؤولان در سازمان میراث فرهنگی و اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی موضوع را اطلاع دادیم.

وی با اشاره به این‌كه در آن زمان، عكس و خبر مشخص شدن سنگ قبر مولانا همتی انگورانی در هفته‌نامه‌ی امید زنجان منتشر شد، اظهار داشت: مسؤولان در آن مقطع نسبت به این موضوع هیچ واكنشی نشان ندادند تا این‌كه سنگ قبر مولانا همتی انگورانی به‌طور نامعلومی سرقت شد. با پی‌گیری‌های مكرر فعالان اجتماعی، فرهنگی، مردم و اهالی منطقه، مسؤولان هیچ پاسخی در مقابل این پرسش كه چرا و چگونه این سنگ قبر سرقت شده و این اثر فرهنگی چه سرنوشتی پیدا كرده است و اكنون در كجا نگه‌داری می‌شود، ندادند. هم‌چنین پس از گذشت ۱۵ سال از سرقت این سنگ قبر، مسؤولان اقدامی برای ساخت مقبره بر سر مزار این شاعر بزرگ انجام نداده و درباره‌ی انتشار آثار گران‌سنگ او كه به گفته‌ی یك محقق معاصر ترك، جزو هفت شاعر برتر جهان تشیع است، قدم مثبتی برنداشته‌اند.

او اضافه كرد: كمیته‌ای بومی در بخش انگوران برای پی‌گیری ساخت مقبره تشكیل شده است. پیرو مكاتبه‌های انجام‌شده با مدیر كل فرهنگ و ارشاد اسلامی و نظر مثبت او نسبت به موضوع، امیدواریم در آینده‌ی نزدیك شاهد انتشار آثار، ساخت مقبره، ابهام‌زدایی از سرنوشت سنگ قبر و برگزاری كنگره‌ی همتی انگورانی به‌عنوان یكی از مفاخر جهان اسلام در زنجان باشیم.

در سال‌های ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ با همكاری مسؤولان منطقه و با حضور نویسندگان و شعرای استان، دو همایش به ابتكار این روزنامه‌نگار با هدف آشنایی بیشتر اهالی منطقه با ابعاد شخصیت مولانا همتی انگورانی برگزار شده‌اند.

خبرگزارى ايسنا

قبر يک جنگجو کورگاني به همراه گاو نر، پشت سد خداآفرين کشف شد

قبر يک جنگجو کورگاني به همراه گاو نر، پشت سد خداآفرين کشف شد


میللی حرکت یکشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۷: خبرگزاري ميراث فرهنگي_ گروه ميراث فرهنگي_ حسن ظهوري_ با باز شدن 9 گور ديگر از قبور کورگان‌ها در پشت سد خداآفرين در آذربايجان شرقي ، قبر يک جنگجو به همراه يک گاو نر و تعداد زيادي ظروف و ابزار رزم و هداياي بي شمار کشف شد.

"حسن فاضلي نشلي"، رئيس پژوهشكده باستان شناسي به CHN گفت: «تا کنون نزديک به 20 گور از اقوام کورگان ها در پشت سد خداآفرين باز شده است که 9 گور آن مربوط به امسال مي‌شود. در ميان گورهاي باز شده، کشف يک جنگجو که همراه گاو نري تدفين شده بسيار چشمگير است.»

به گفته وي اين گاو نر به عنوان هديه به جنگجو داده شده است که نشان از اهميت جايگاه اجتماعي آن در زمان حيات دارد.

رئيس پژوهشكده باستان شناسي همچنين به CHN گفت: «همراه گاو نر تعداد زيادي ظروف خاکستري داغ دار نيز به اين جنگجو هديه داده شده است. همچنين همراه تدفين آن ابزار رزم از قبيل خنجر، شمشير و سرنيزه نيز کشف شده است.»

ابعاد اين گور حدود 6 متر در يک و نيم متر است و به گفته نوبري در فصل گذشته نيز اسکلت ديگري با اين مشخصات کشف شده بود. با اين تفاوت که در آن تدفين به جاي گاو نر از اسب استفاده شده بود.

کورگان‌ها از جمله فرهنگ هاي مهاجر ايران هستند که پيش از شکل گيري فرهنگ دوره عصر آهن پا به اين سرزمين گذاشتند و از دوره سکونت آن ها تحت عنوان عصر مفرغ پاياني (حدود 4000 تا 3500 سال پيش) ياد مي‌شود.

به گفته محققان آن‌ها اقوام جنگجو و کوچ رو بودند و به همين علت هنوز محل استقرار آن ها کشف نشده است.

فاضلي نشلي در اين باره به CHN گفت: «اين نخستين باري است در ايران روي فرهنگ کورگان ها پژوهش مي‌شود و به همين علت هنوز درباره معماري يا محل استقرار اين اقوام اطلاعي در دست نيست.»

وي در ادامه گفت: «در کنار گورستان کشف شده، تپه‌اي شناسايي کرده‌ايم که در حال لايه‌نگاري آن هستيم. تا کنون شواهدي از لايه‌هاي دوره اشکاني و هخامنشي در آن ديده شده است و همچنان اين لايه نگاري را تا رسيدن به خاک بکر ادامه مي‌دهيم. اميدواريم در اين ديواره شواهدي از استقرار کورگان‌ها شناسايي شود.»

رئيس پژوهشكده باستان شناسي همچنين درباره شکل قبور کورگان‌ها گفت: «در ساخت گورها از ملات سنگ و خاک استفاده شده است. سنگ هاي لايه هاي بالايي گورها کوچک است و سنگ هاي پاييني بزرگتر مي‌شوند.»

وي درباره ظروف به دست آمده گفت: «ظروف به رنگ خاکستري داغ دار هستند و روي آن ها از نقوش هندسي با رنگ هاي مختلف استفاده شده است. اين نقوش عبارت از خطوط زيگ زاگ، دايره، خطوط شطرنجي، و مواج هستند.»

در اکثر گورهاي باز شده تدفين ها به همراه حيوانات بوده است. تا کنون حيواناتي از قبيل اسب، گاو، گوسفند در قبور ديده شده اند.

هيات کاوش قصد دارد تا با دعوت از يک انسان شناس، اسکلت هاي بدست آمده را مورد مطالعه قرار دهد.

در راستاي همكاري هاي علمي ميان مسئولان سد خدافرين و پژوهشكده باستاشناسي كاوش‌هاي گسترده‌اي در پشت اين سد آغاز شد و باستان شناسان موفق به حفاري تعداد زيادي از محوطه هاي باستاني پيش از آبگيري سد شدند.

Saturday, November 29, 2008

سولدوز`دان بير ياس تؤره ني دويوروسو

شهید حمید تقی پور



فرزندی دیگری از دیار سر افراز و قلعه مستحکم هویت طلبی آذربایجان، شهر سولدوز می باشد. شهید حمید تقی پور به رغم آن که در منصب دولتی شاغل بود ولی در خانواده ای حضور داشت که فریاد اعتراض در خرداد ماه 85 بر کشید و زمانی که پیکر این شهید به دست تروریست های جنایت کار تکه تکه شد هنوز خانواده وی طمع سلول های انفرادی را می چشید و خبر تلخ شهادت این شهید بزگوار سببی گردید بر رهایی فرزند دیگر خانواده. تصویر و اعلامیه این شهید بزرگوار سخن های بسیاری برای گفتن دارد. فعالین حرکت ملی آذربایجان – سولدوز- با حضور در مراسم تدفین و تشیع این شهید بزرگوار نفرت خود را از تروریسم اعلام کردند. کمیته مردمی دفاع از غرب آذربایجان با ارسال پیامی به خانواده بزرگوار این حمید تقی پور آن را شهید ملت آذربایجان در جبهه ملی مبارزه با تروریسم عنوان کرد.

یادش گرامی باد

کمیته مردمی دفاع از غرب آذربایجان
http://bati-az.com/index.php?option=com_content&task=view&id=193&Itemid=9

Friday, November 28, 2008

دوه داشی های مفقوده سیه سران

دوه داشی های مفقوده سیه سران

http://kemkiaraz.blogfa.com/post-267.aspx

دوه داشی­های (سنگ شتر) روستای سیه سران نمونه ابتدایی و تقریبا غیر هنری از حیوانات سنگی است که در شهرها و روستاهای مختلف وجود دارند. چنین سنگ­هایی به اشکال مختلفی چون قوچ ، شتر ، اسب و ... تراشیده می­شدند و اکثراً در قبرستان­ها تعبیه می­شدند. بسیاری از این سنگ ها حالت سنگ قبر داشتند و بر فراز مزاری گذاشته می­شدند. زیباترین و هنری ترین انواع این سنگ ها دارای اشکالی از انسانها و ابزار آلات مختلف نظامی ، کشاورزی و دیگر حرف بودند. برخی اعتقاد داشتند که این نگاره ها نشانگر شغل و حرفه صاحب سنگ مزار بودند. برخی نیز سنگ های تراشیده شده به شکل حیوانات را نمادی از توتم های مقدس هر منطقه ای می دانند.

به هر حال روزگاری روستای سیه سران جلفا نیز دو نمونه از این سنگ ها را دارا بود که در میان اهالی روستا به دوه داشی مشهور بودند. سنگ اول سال ها قبل از مقابل قبرستان قدیمی سیه­سران ربوده شد. شاید جویندگان گنج گمان می­کردند که مقادیری از طلا و جواهرات در دل این سنگ وجود داشته است. اما به هر حال این فکر باطل و نادرستی بوده است و امکان تعبیه طلا در دل یک سنگ لاشه یک دست، چیز غیر ممکنی می باشد.

دوه داشی دوم نیز در میدان روستا قرار داشت. در قدیم مردم کودکان بیمار خود را از زیر این سنگ رد می­کردند و عقیده داشتند که با این کار باعث شفای آنها خواهند شد. به هر حال این عقیده خرافی این نظریه را که این سنگ ها با توتم های مورد پرستش مردم در قرن ها پیش ارتباط دارند را تقویت می­کند. گفته می­شود در قسمت پایین این سنگ کتیبه کوچکی وجود داشت که تاریخ خرید روستا از ارباب و رهایی آن از نظام ارباب رعیتی بر آن ثبت گشته بود. چندی است که این سنگ که هیچ ارزش ریالی قابل توجهی نداشت وتنها برای اهالی روستای سیه­سران که یادگاری از گذشته دیارشان بود ؛ دارای ارزش معنوی بود از مکان همیشگی خود در میدان روستا برداشته شده است و شاید به سرنوشت سنگ اول دچار گشته اشت.

چنین حادثه تاسف باری تنها بر یک چیز تاکید دارد و آن لزوم ایجاد اداره میراث فرهنگی در منطقه جلفا می باشد.

آرامگاه رسولزاده در محله جبه جي آنكارا

رسولزاده

لحظاتی به یاد ماندنی از کنگره بین المللی زبان و ادب دنیای ترک (۲)
http://drdieji.blogfa.com/page/resulzadeh.aspx

دکتر غالبه حاجیوا حدودا می دانست که آرامگاه رسولزاده در محله جبه جی است. اما تا به حال به آنجا نرفته بود و آدرس دقیق نداشت. از میدان اولوس گذشتیم، میدانی که مجسمه آتاترک سوار بر اسب در آن مشاهده می شد.



آرامگاه محمد امین رسولزاده در آنکارا


از راست به چپ: نگارنده، خانم دکتر غالبه حاجیوا استاد زبان و ادبیات ترک در نخجوان، قاطبه و آی سل دانشجویان دکترای زبان و ادبیات ترکی در باکو.


آنکارا- میدان اولوس

بعد از اولوس به محله جبه جی و به قبرستان رسیدیم. راننده از نگهبان ورودی قبرستان آدرس آرامگاه رسولزاده را سوال کرد. نگهبان آدرس را گفت و توضیح داد که چقدر باید جلو برویم. اما مگر پیدا کردن آن در میان آن همه مزار کار راحتی بود. چند بار رفتیم و برگشتیم و بالاخره با راهنمایی یک نگهبان دیگر آرامگاه را پیدا کردیم. بالای آرامگاه که به شکل یادبود درست شده بود پرچم ترکیه و آذربایجان مشاهده می شد. روی سنگ قبر نوشته شده بود: محمد امین رسولزاده بنیانگذار جمهوری مستقل آذربایجان در آپریل سال 1918

کنجکاو شدم که در مورد رسولزاده بیشتر بدانم. خانم غالبه و دخترها ایستاده برایش سوره فاتحه می خواندند من هم به آنها پیوستم. بعد از آیات قرآن کنار قبر ایستادیم و در مورد آن شخصیت بزرگ آذربایجان صحبت کردیم. چمشان غالبه پر اشک شده بود. آی سل و قاطبه هم نگاه محزون و تاثر انگیزی داشتند. از آنها خواستم که در مورد رسولزاده برایم صحبت کنند. توضیح دادند که:

رسول زاده بعد از انحلال فدراسيون ماوراء قفقاز در ٢٨ مى ١٩١٨ به رهبرى “شوراى ملى” آذربايجان بر گزيده می شود. شوراى ملى برهبرى رسول زاده استقلال جمهورى آذربايجان را اعلام می کند. رسول زاده در سال ١٩٢٠ بدنبال سقوط جمهورى آذربايجان دستگير، ولى دوستى او با استالين سبب آزادى اش مي شود. چرا که او هم یک بار در دوره تزار استالین را که فراری بوده امان داده است. رسولزاده بعد از آزادى به مسکو ميرود و به مدت دو سال بعنوان نماينده کميسارياى ملت‌ها در مسکو کار ميکند و در سال ١٩٢٢ بدنبال ماموريتى که به فنلاند فرستاده ميشود هرگز به شوروى باز نميگردد. رسول زاده بقيه عمر خود را در تبعيد در لهستان (١٩٣٨)، رومانى (١٩٤٠) و بالاخره بعد از جنگ جهانى دوم در ترکيه (١٩٤٧) ميگذراند و در سال ١٩٥٥ در آنکارا وفات ميکند.

و بالاخره این که محمد امین رسولزاده یعنی کسی که عمرش را فدای مبارزه در راه استقلال آذربایجان کرده و نامش با استقلال آن کشور عجین شده است.


پرسیدم: الان جایگاه رسولزاده در آذربایجان مستقل چه گونه است.

استاد حاجیوا جواب داد: متاسفانه متناسب با شان و منزلتش از او یاد نمی شود. نه یادبودی دارد و نه بزرگداشتی.

گفتم: عجب! واقعا که شخصیتهای ملی ترکها سرنوشت مشابهی دارند. اتفاقا قایغی سیز آتابایف در ترکمنستان هم چنین سرنوشتی دارد. او که مجمسه اش تا قبل استقلال برپا بوده پس از استقلال برداشته شده. قایغی سیز آتابایف در ترکمنستان شخصیتی است که به همراه ندربای آیتاکف جمهوری ترکمنستان را بنیان نهاده است اما اینها امروز از احترام و منزلت لازم برخوردار نیستند. گویا حاکمان ترک، در تاریخ نوین جمهوریهای استقلال یافته حقیقت پیشگامان ملی خود را بر نمی تابند.

دقایقی در کنار مزار ماندیم و عکس گرفتیم. وجود آن مزار و آن شخصیت ملی آذربایجان که پس از گذشت حدود نیم قرن دوستداران ملی گرایش در آذربایجان دوباره بازش یافته بودند سخت متاثرم کرد. مخصوصا این که یک خانم استاد دانشگاه و دو دانشجوی جوان آذربایجانی در این محله غریب به دنبال وی آمده و او را یافته بودند. در دل به حال رسولزاده قبطه خوردم و گفتم: براستی که انسان اگر برای مردم تلاش کند بالاخره مردمش وی را می یابند و ارجش می نهند.


به هتل برگشتیم. توی راه حرفی جز تاریخ آذربایجان و شخصیت رسولزاده بر زبان نبود. حتی راننده تاکسی هم تحت تاثیر قرار گرفته بود و با احساس از آن شخصیت بزرگ آذربایجان سخن می گفت، طوری که گویا وی را از سالها قبل می شناخت.

Saturday, November 08, 2008

امانی قارداشلارينين يوغ دويوروسو



امانی قارداشلارينين يوغ دويوروسو


Tuesday, July 22, 2008

ائلناز نستوه

مكتب اوشاقلاري، شهه ريئري


Thursday, July 03, 2008

اؤلولر بايرامي در شهر کلور خلخال

برگزاري جشنواره فرهنگي و گردشگري "رغايب" در شهر کلور خلخال

در نخستين جمعه ماه رجب جشن ديرين و سنتي رغايب در شهر کلور از توابع شهرستان خلخال برگزار مي‌شود.

معاون گردشگري سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي و گردشگري استان اردبيل با بيان اين مطلب به ميراث آريا(chtn)،گفت:در اين مراسم که برنامه هاي متنوع نمايش و بازي‌هاي محلي برگزار مي‌شود شرکت کنندگان طبق يک آئين سنتي در کنار مقبره امامزاده عبدالله از نوادگان امام موسي بن جعفر گرد هم مي‌آيند .

يحيي نقي‌زاده افزود: اين جشنواره که در کنار بارگاه امامزاده عبدالله از نوادگان امام موسي بن جعفر برگزار مي‌شود با انواع برنامه‌هاي فرهنگي، هنري و نمايش صنايع دستي و توانمندي‌هاي بومي اين بخش برگزار مي‌شود و با استقبال خوبي از سوي مردم همراه خواهد بود .

نقي‌زاده اضافه‌کرد: مردم اين منطقه و شاهرود کلور به لباس‌هاي سنتي و محلي خود پايبند هستند و در کنار اين مراسم جاذبه‌هاي طبيعي بسياري وجود دارد که از آن جمله مي‌توان به رودخانه شاهرود و درختان ميوه و باغات گردو و وجود چشمه‌هاي زلال طبيعي که از مناطق مختلف اين بخش است اشاره کرد..

وي خاطر‌نشان کرد: اين جشنواره با همکاري بخشداري کلور ، سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي و گردشگري استان ، صدا و سيما ، سازمان هاي هلال احمر و نيروي انتظامي انجام مي شود .

معاون گردشگري سازمان ميراث فرهنگي،صنايع دستي و گردشگري استان اردبيل همچنين گفت: اين جشنواره 14 تيرماه از 10 صبح آغاز مي‌شود و تا بعد از ظهر ادامه خواهد داشت .

خاطر‌ نشان‌ مي‌شود؛ جشنواره فرهنگي و گردشگري "رغايب" هم‌زمان با روز رغبه و نخستين جمعه ماه رجب در محل امام‌زاده عبدالله شهر کلور از توابع استان اردبيل برگزار مي‌شود.

اين جشنواره فرهنگي و آييني که همه ساله پس از آيين‌هاي شب رغبه و از صبح‌گاه نخستين جمعه ماه رجب برگزار مي‌شود ، داراي مراسم و آداب و رسوم خاصي است.

آيين رغايب که به جشن آرزوها نيز موسوم است درساير مناطق آذربايجان نيز رواج دارد و به اسم "رغييب" و يا "اولوللر بايرامي" يا جشن مردگان ناميده مي‌شود.

اين آيين ويژه همه ساله از نخستين ساعات شامگاه پنج‌شنبه اول ماه رجب و با حضور بستگان بر سر مزار نزديکان و با خيرات کردن خرما و حلواي مخصوص آمرزش درگذشتگان آغاز مي‌شود.

مردم اين محل و آبادي‌هاي اطراف به‌منظور برآروده شدن آرزوهاي خود در محل امام‌زاده عبدالله شهر کلور و در دامن باغ‌ها و چمن‌زارهاي دل انگيز محل گرد هم مي‌آيند و آيين‌هاي رغايب سال‌هاي دور را به‌صورت نمادين به نمايش مي‌گذارند.

اين آيين ازسال‌هاي دور و از زمان قاجار و يا شايد سال‌هاي دورتر در منطقه رواج داشته و در کتاب " تاريخ و جغرافي دارا- لسلطنه تبريز نوشته شاهزاده نادر ميرزا - ص ‪ "۳۰۸نيز به آن اشاره شده و آمده است: "چون پنج شنبه اول رجب رسد ، ليله الرغايب باشد.
/104

Saturday, June 07, 2008

اوستاد سرداری نیا'نین مزاری

اوستاد سرداری نیا'نین مزاری

Sunday, May 25, 2008

سولدوز شهيدلرينين ايكينجي ايلدٶنومو دويوروسو

سولدوز شهيدلرينين ايكينجي ايلدٶنومو دويوروسو

Wednesday, May 21, 2008

كشف سنگ نوشته‌اي از دوره «آق قويونلو»ها در زنجان‌



كشف سنگ نوشته‌اي از دوره «آق قويونلو»ها در زنجان‌


سرويس شهرستانها: سنگ نوشته‌اي مربوط به دوره آق‌قويونلوها با قدمت 534 سال پيش در روستاي دهنه از توابع طارم در استان زنجان توسط يگان پاسداران ميراث فرهنگي استان كشف شد.

روي سنگ به خط نسخ و عربي عبارت <هذا التوبه المرحوم يوسف> و در سوي ديگر آن نوشته شده <شعبان سنه خمس و تسعين و ثمانمايه (895 ه . ق)> كه شامل نام متوفي و تاريخ فوت است.

به گزارش ميراث خبرا‌ين سنگ نوشته توسط علي تيرافكن، سرپرست يگان حفاظت شهرستان طارم سازمان ميراث فرهنگي استان زنجان تحويل شد تا مورد بررسي و تحقيق كارشناسان قرار گيرد.

پرستو قسامي اندرود، مسئول بخش متون و كتيبه‌هاي اسلامي سازمان ميراث فرهنگي استان زنجان درباره اين سنگ نوشته به ميراث خبر، گفت: اين يك سنگ قبر از نوع سنگ رسوبي كه ابعاد آن 5 در 30 در 53 سانتيمتر به فرم صندوقي است.

به گفته مسئول بخش متون و كتيبه‌هاي اسلامي سازمان ميراث فرهنگي استان زنجان قدمت اين سنگ را مي‌توان برابر با دوره حكومت آق قويونلوها دانست.

‌قاسمي اندرود گفت: اين سنگ نوشته واجد ارزش تاريخي فرهنگي بوده و قدمت آن به 534 سال پيش برمي‌گردد و از نظر تزئينات نيز جزو سنگهاي تزئيني به حساب آمده و از نوع سنگ قبرهاي پر كار است.اين اثر در فهرست آثار تاريخي فرهنگي به ثبت خواهد رسيد.

مسئول بخش متون و كتيبه‌هاي اسلامي سازمان ميراث فرهنگي استان زنجان همچنين گفت: اين سنگ قبر به همراه ديگر كتيبه‌هاي شناسايي شده، در موزه كتيبه‌هاي زنجان كه در حال راه‌ اندازي است گذاشته مي‌شود و در معرض ديد عمومي قرار مي‌گيرد.‌

Sunday, April 13, 2008

دوكتور صمد سرداري نياˊنين يوغ دويوروسو

دوكتور صمد سرداري نياˊنين يوغ دويوروسو

Friday, March 28, 2008

بالبالهاي تركمن در گٶگجه داغ تركمنستان جنوبي



بالبالهاي تركمن در گٶگجه داغ تركمنستان جنوبي

سفر به گورستان آدم سنگیها

در منتهی الیه شمال شرقی ایران، گورستانی هست که تماشای عکس های آن،‌ لبخندی پنهانی روی صورت بیننده می آورد و این به خاطر سنگ قبر های متعددی ست که شبیه آلت جنسی مردانه است... بایرام محمد میگوید: «خانه ما نزدیک کلاله است، میخواهید بروید آدم سنگی ها را ببینید؟ 'گوگجه'داغ می روید ها؟ از کلاله تا زیارتگاه، پنجاه و پنچ کیلومتر راهه که بیست و پنج کیلومترش خاکی و سنگلاخیه.» از بندر ترکمن تا اینچه برون ..

سفر به گورستان آدم سنگیها

در منتهی الیه شمال شرقی ایران، گورستانی هست که تماشای عکس های آن،‌ لبخندی پنهانی روی صورت بیننده می آورد و این به خاطر سنگ قبر های متعددی ست که شبیه آلت جنسی مردانه است. برای دیدار از این گورستان، به ترکمن صحرا می رویم. در بازار «اینچه برون»، در مرز ایران و ترکمنسنان، بایرام محمد می گوید : «خانه ما نزدیک کلاله است، می خواهید بروید آدم سنگی ها را ببینید؟ "گوگجه"داغ می روید ها؟ از کلاله تا زیارتگاه، پنجاه و پنچ کیلومتر راهه که بیست و پنج کیلومترش خاکی و سنگلاخیه.» از بندر ترکمن تا اینچه برون هر کس حرف عجیب و تازه ای درباره آن طرف تر از کلاله می زند، پیامبری که در «گوگجه داغ» دفن شده ، آدم کوتوله هایی که سنگ شده اند، سنگ قبرهای عجیب و غریب و...

در منتهی الیه شمال شرقی ایران، گورستانی هست که تماشای عکس های آن،‌ لبخندی پنهانی روی صورت بیننده می آورد و این به خاطر سنگ قبر های متعددی ست که شبیه آلت جنسی مردانه است.

برای دیدار از این گورستان، به ترکمن صحرا می رویم. در بازار «اینچه برون»، در مرز ایران و ترکمنسنان، بایرام محمد می گوید : «خانه ما نزدیک کلاله است، می خواهید بروید آدم سنگی ها را ببینید؟ "گوگجه"داغ می روید ها؟ از کلاله تا زیارتگاه، پنجاه و پنچ کیلومتر راهه که بیست و پنج کیلومترش خاکی و سنگلاخیه.»

از بندر ترکمن تا اینچه برون هر کس حرف عجیب و تازه ای درباره آن طرف تر از کلاله می زند، پیامبری که در «گوگجه داغ» دفن شده ، آدم کوتوله هایی که سنگ شده اند، سنگ قبرهای عجیب و غریب و...


پیرمرد ترکمنی چند کیلومتر عقب تر جلوی تابلوی «خر فروشی»، می گوید: «نذر کنید ها، حضرت حالت نبی حاجت می دهد.» اما بایرام محمد می گوید بالا رفتن خیلی سخت است با هر ماشینی نمی شود. وقتی می فهمد می خواهیم با رنو برویم می گوید پنج کیلومتر هم جلو نمی روید.

تا کلاله به اصرار بایرام، پشت وانت او می رویم. باختی گل و سه زن ترکمنی بالا بلند پشت نشسته اند ،باختی گل عقب را نگاه می کنند و به خنده چیزی درباره رنوی خاکی که پشت سر می آید، می گوید.

داخل کوچه ای خاکی می شویم. خانه بایرام محمد دیوار ندارد. باختی گل با سه دختر کوچک مو طلایی برایمان چای می آورد. ماشین را در حیاط خانه بایرام می گذاریم. بایرام محمد می گوید : «خانم لوئیس فیروز که مزرعه پرورش اسب دارد همسایه ماست، همین مزرعه کناری. آمریکاییه. همیشه از تلویزیون می آیند آن جا. می خواهید برویم ؟» بی میلی ما را که می بیند ماشین را روشن می کند.

روزگار خوش جاده آسفالت خیلی زود تمام می شود. بقیه راه جاده ای است سنگلاخی و خاکی که مدام میان کوه ها غیب می شود و بعد دوباره بالا می آید. هر قدر که بالاتر می رویم این جا و آن جای جاده، ستون های سنگی تراشیده افتاده اند. ستون هایی که سرشان گاهی وقت ها صاف و صیقلی است. ستون های سنگی گاهی هم پخ و کوتاه هستند با برجستگی هایی در دو طرف شان انگار که ستون های بنایی قدیمی باشند.

بایرام ماشین را نگه می دارد. دیگر از این بالاتر کوهی نیست. آن قدر بالا آمده ایم که گوش هایمان کیپ شده اند. نوک قله که همان «گوگجه داغ» است، درست مثل فیلم های ترسناک که قلعه ای تاریک نوک کوهی بنا شده. ساختمان سبز کوچکی آن بالا قد علم کرده است. ساختمانی که مقبره «خالد نبی» است یا به قول بایرام محمد :«حالت نبی».

از جلوی زیارتگاه رد می شویم. جاده باریک از ضلع شرقی زیارتگاه شروع می شود و از کنار پرتگاه ها می گذرد. آن قدر بالا که ته هیچ کدام از دره ها دیده نمی شود. کوهها گاه سبزند و گاه خاکستری و خشک و گوگجه داغ میان کوههای بابا شملک و هزار دره انگار زیباترین است.

یک دفعه، روبرویت در پایان باریکه راه دشتی وسیع و سبز رخ می نماید.

ستون های عجیب و غریبی قد کشیده اند. بایرام می گوید : «همان چوپان هایی هستند که گناه کرده اند و سنگ شده اند. این کوتاه تر ها، که این طرف هستند، گوسفند هایشان بودند. حضرت حالت نبی را آزار دادند، خورشید پرست شده اند و خدا هم سنگ شان کرد.»

جلوتر که می رویم، ستون هایی بلند شبیه همان هایی که در جاده افتاده بودند، جلوی روی مان هستند. سنگ های عمودی خیلی زود برایت معنا پیدا می کنند، نمادهای جنسی مردانه زودتر از نمادهای زنانه توی چشم می زنند. ستون ها انگار که سنگ قبر هستند. دشت سبز است و وسیع و سنگ ها با فاصله از هم قد کشیده اند. بعضی از آن ها بلند ترند و حتی دو متر ارتفاع دارند و انگار نشان ختنه شدن و نشدن هستندد. سر های صیقلی سنگ ها توی آفتاب برق می زنند.

اندام های جنسی سنگی را سفت و محکم در خاک کاشته اند. بیش تر از هشتصد تا هستند. سنگ های کوتاه تری هم هستند، با دو برجستگی موازی در دو طرف شان درست شبیه پستان های یک زن. سنگ هایی که در نگاه اول شبیه خاج و صلیب اند اما کمی که دقت می کنی کنار نمادهای جنسی مردانه برافراشته روی این قله معنا پیدا می کنند.

دختر ترکمنی روی نوک کوتاه ترین سنگی که نماد جنسی مردانه است، نشسته و پسرک از او عکس می گیرد.

خیلی از آن ها را شکسته اند. بایرام محمد می گوبد: «از وقتی پای خارجی ها به اینجا باز شده بعضی از قاچاقچی ها می خواهند این سنگ ها را بکنند و پائین ببرند اما چون جاده خراب است نمی توانند پائین ببرند و همان وسط ها می اندازند.»

دو نفر با موهای طلایی و صورت های سفیدی که آفتاب حسابی سوزانده شان از تپه ای آن سوتر می آیند و عکس می گیرند و سنگ ها را متر می کنند. یان و لی لی برای دیدار «لوئیس فیروز» که نژاد اسبچه اصیل ترکمنی پرورش می دهد آمده اند. یان، استاد تاریخ دانشگاه راتگرز آمریکا است. او می گوید: «سنگ قبرهای به این شکل در هند، چین و تبت هم وجود دارد. اما هیچ جا سنگ قبرها تا این حد زیاد نیستند. تحقیقی در مورد این منطقه صورت نگرفته است. جالب اینجاست که برخی از این سنگ ها به شیوه ادیان ابراهیمی ختنه شده اند. یعنی یک خط دارند و برخی دو خط. در عین حال در مورد این سنگ ها هم به نظر باید مثل جاهای دیگر اندازه و ارتفاع با جایگاه اجتماعی در ارتباط باشد سنگی که روی قله روبه رو است تقریبا ۴ متر ارتفاع دارد.» لی لی با خنده می گوید : «هم جواری این سنگ قبرها با مزار یک پیامبر هم برای خودش یک پارادوکس است.»

روی تپه بلند روبرو در بالاترین نقطه «گوگجه داغ» بزرگترین و بلندترین نماد جنسی مردانه قد علم کرده است و خورشید از پشت ان کم کم پائین می رود.

فرش های ترکمنی ایوان های زیارتگاه کوچک را که دیوارهایش را سفید کرده اند، پوشانده است. خبری از آدم سنگی ها نیست. سازمان میراث فرهنگی تنها چند برگه کاهی و زرد آن جا گذاشته که روی آن ها نوشته شده است : «آرامگاه خالد نبی است که به "غیث ابن سنان" معروف است و بقعه عالم بابا، بقعه چوپان عطا، گورستان و چشمه خضردندان در جوار آن قرار دارند. به نوشته مورخان حضرت خالد نبی از پیامبران است در واقع یکی از پیامبران عرب بعد از حضرت عیسی (ع) خالد نبی غیث بن سنان بود. فاصله زمانی ظهور خالد نبی و ولادت خاتم‌الانبیا چهل سال است.»

جاده خلوت است. به پایین بر می گردیم. توی حیاط، موتور آب را روشن می کند تا خاک ها را از رویمان بتکانیم. روی ایوان، «باختی گل»، پیراهن گل گلی اش را روی زانوهای کشیده و به صفحه کوچک دوربین دیجیتالی زل زده به عکس های قبرستان که می رسیم، چشم هایش را تیز می کند. خنده ای گوشه لب های باختی گل می نشین. باد گل های سرخ شال را روی گردن بلوری اش می رقصاند.

امیلی امرایی

ن.ا

برگرفته از : زیک زاک

Saturday, February 02, 2008

تخریب آثار انسانهای اولیه در آذربایجان

تخریب آثار انسانهای اولیه در آذربایجان

در جاهایی از شمال سونگون از توابع ورزقان و در نزدیکی های ارس تخته سنگهایی هستند که بر روی آنها نگاره های مربوط به دوران دیرینه شناسی و انسان های اولیه دیده می شود . این سنگ ها در هوای آزاد قرار دارند و ممکن است به سادگی مورد تخریب واقع شوند . این در حالی است که سازمان میراث فرهنگی تاکنون واکنشی در مورد این آثار نشان نداده و آنها را بایکوت خبری نموده است .

آذربایجان اویرنجی حرکاتی - اهر

اثار تاریخی چند هزار ساله "شهر یئری" در مشکین شهر در معرض نابودی قرار گرفته است

رژیم آپارتاید اشکارا در حال امحای تدریجی اثار و تمدن تورک - آذربایجان است

اثار تاریخی چند هزار ساله "شهر یئری" در مشکین شهر در معرض نابودی قرار گرفته است

میللی شورا- هفتم بهمن ماه 86: فارس: اين روزها با سرد شدن هوا و بارش برف پروژه تاريخي «شهر يري» مشكين شهر در معرض تخريب جدي قرار گرفته است. اين بناي تاريخي كه قدمتي طولاني دارد هم اكنون بدون توجه به مرمت آن به صورت متروك رها شده و با بارش برف و باران تخريب آن شتاب بيشتري گرفته است. رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خلخال پيش از ظهر امروز با اشاره به پوشش اين بنا به خبرنگار فارس در اردبيل گفت: در مرحله اول معبد اين بنا تحت پوشش حفاظتي قرار مي گيرد و در صورت تامين اعتبار مورد نياز اين پروژه به پارك موزه تبديل خواهد شد.

علي نقي جعفري با اشاره به اينكه 80 درصد اين بنا بر اثر برف و يخبندان از بين رفته است اظهار اميدواري كرد با تلاش مسئولين و كارشناسان اين اثر باستاني مرمت شود. گفتني است بناي تاريخي «شهر يري» مشكين شهر در 25 كيلومتري اين شهرستان قرار دارد و با مساحت 4 هكتار شامل سه بخش باستاني قلعه، معبد و قوشه تپه است.

اثار تاریخی چند هزار ساله "شهر یئری" در مشکین شهر در معرض نابودی قرار گرفته است

رژیم آپارتاید اشکارا در حال امحای تدریجی اثار و تمدن تورک - آذربایجان است

اثار تاریخی چند هزار ساله "شهر یئری" در مشکین شهر در معرض نابودی قرار گرفته است

میللی شورا- هفتم بهمن ماه 86: فارس: اين روزها با سرد شدن هوا و بارش برف پروژه تاريخي «شهر يري» مشكين شهر در معرض تخريب جدي قرار گرفته است. اين بناي تاريخي كه قدمتي طولاني دارد هم اكنون بدون توجه به مرمت آن به صورت متروك رها شده و با بارش برف و باران تخريب آن شتاب بيشتري گرفته است. رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خلخال پيش از ظهر امروز با اشاره به پوشش اين بنا به خبرنگار فارس در اردبيل گفت: در مرحله اول معبد اين بنا تحت پوشش حفاظتي قرار مي گيرد و در صورت تامين اعتبار مورد نياز اين پروژه به پارك موزه تبديل خواهد شد.

علي نقي جعفري با اشاره به اينكه 80 درصد اين بنا بر اثر برف و يخبندان از بين رفته است اظهار اميدواري كرد با تلاش مسئولين و كارشناسان اين اثر باستاني مرمت شود. گفتني است بناي تاريخي «شهر يري» مشكين شهر در 25 كيلومتري اين شهرستان قرار دارد و با مساحت 4 هكتار شامل سه بخش باستاني قلعه، معبد و قوشه تپه است.

Sunday, December 16, 2007



سنگ قبرها در سولدوز آزربايجان به زبان تورکی و با الفبای لاتین نوشته می شوند

میللی شورا- یک شنبه 25 آذر: آذوح: مردم سولدوز سنگ قبور اموات خود را به زبان توركی و به خط لاتين می نویسند بخصوص از سال گذشته تاكنون بسیاری از قبور بدين منوال بوده است.






قونيا-توركييه دن توركجه سين داشي

Monday, December 10, 2007



TÜRKCƏ YAZITLI SİN DAŞLARI
توركجه يازيتلي سين داشلاري
سنگ قبرها با نوشته هاي تركي


اورمو-آزربايجان



ايسلامشهر-آزربايجان


ساوه - آزربايجان


سولدوز - آزربايجان


همدان- آزربايجان


اردبيل- آزربايجان


باشقا





همدان´‌نین قاوند بخشینده اولان تورکجه ‌سین‌داشی‌لاری

همدان´ین دوغوسوندا «قاوند» [قهاوند] آدیندا یئرله شه ن بیر تورک ائللی بخش وار. اورانین ییرمی ـ اوتوز پارچا کندینده چوخلو سین داشی‌لار تورک دیلینده یازیلمیش. بو داش یازیلاری‌نین تورکجه‌ متنی‌نی مرحوم آقای سیدعلی مجذوبی آدیندا بیر شاعیر شئعر قاليبینده یازمیش. رحمتلی سید علی مجذوبی بو ایل یازدا دونیاسینی ده‌ ییشدی.

بیز بیلدیر همدان بیلی‌یوردوندا قورولان «آزربایجان´ین اوچ فیلسوفو» کونگره‌ سینه ايشتيراکیمیزدان دؤنه رکن بو کؤی‌لردن کئچدیکده، آقای سیدمجتبی موسوی جنابلاری‌نین واسيطه ‌سیله مرحوم سید علی مجذوبی ایله گؤروشدوک. و «بؤیوک آباد» کندده اولان چوخلو تورکجه یازیلمیش سین‌‌داشیلاری گؤردوک.




او داشلارین بیریسی‌نین شکیلی‌نی کي ائله «بؤیوک آباد» کندیندن سالمیشیق سیزه گؤنده‌ ریره ‌م. بو شکلینی سالدیغیمیز داش‌ یازی‌سی‌نین تورکجه متنی بئله‌دیر:


مستعلی‌شاه اوغلویام، نصرت آديم، منزيل لَحَد
شٶهرتیم رهبر، اٶزوم مدداح، بر عٶمر-ی اَبَد
آشينالار، قبریم اوسته لوطف ائدين گه ‌گه گلين
شاد ائدين سیز روحومو، با قل هُو الله اَحَد



اینشاللا بیر داها فورصت یارانارسا آرتیق شکیل‌لر سالیب سیزه گؤنده ره‌ ره م. آنجاق اؤزونوز یوخسا یولداشلارینیزدان کیمسه بؤیوک آباد و اطرافیندا یئرله شه ن کندلری مزارلیقلاریندا بو تورکجه یازی‌یا آلینمیش سین‌داشلارینی گؤره بیله ر.

سایقی‌لارلا
قوم ـ فتح الله ذوقی

Friday, November 30, 2007


Alvei Mezar Taşları

Malatya-Elazığ-Tunceli-Erzurum-Erzincan gibi, Doğu Anadolu bölgesindeki illerde, 13.yüz yıl ve sonra ki yüzyıla ait, şehir ve kasaba, köy ve mera yerleşim birimlerinde, Türkmen izlerini mezar taşlarında görmek mümkündür.

Bir milletin tarihi süreçte, varlığını; mezarlıklar önemli bir şekilde belgelemektedir.

Bu nedenle, Alevilerin tapu senetleri de mezar taşlarıdır. İşte bunlardan biri de; “Erzincan’a bağlı Refahiye’den yaklaşık 22 km. uzağında ve onun güney batısında iki küçük derenin Y harfi şeklinde birleştiği bir yerde kurulmuş olan Eski-konak Köyü”dür.

Mezar taşlarının yan yüzeyinde bir takım eşyalar gündelik yaşantıda kullanılan, araç-gereç ve ev tasvirleri ile sanatsal özellikler taşıyan şekiller; resimler, tarihi bilgi ve dualar işlenmiştir.

Bu figür ve motifler cinsiyeti, hayatı ve mesleği ile alâkalı görülen motifler seçilerek kullanılmıştır.

Mezar taşlarının çoğunun üzerinde gençliği gösteren kılıç kalkan, hançer, bıçak, sadak, ok, yay tüfek, tabanca, eyerli at, koç figürleri görülürken; Evladı-Resul Dedelere ait lâhit türleri üzerinde manevi gücü ifade eden asa kabartmalı mezar taşı, bazı din adamlarının mezar taşlarında ise tespih, kandil, vb. gibi eşyalar tasvir edilmiştir.

Kadınlara ait mezar taşlarında ise ev eşyaları şekilleri, dokuma tezgahı, şiş herek, çatal, ibrik, leğen, tarak, tepsi fincan, kandil motifleri, iğne, sap, küskü gibi resimlerin yapıldığı görülmektedir.

Ayrıca; horoz-tavuk motifi, çite leylek veya tavus kuşu motifleri, şahin, yılan, üzerlik otu ve kır çiçekleri motiflerin olması; hekim, afsuncu ve avcı gibi ölenleri ya da ruhu göğe ağanları betimlemektedir.

Karasaban, boyunduruk, üvendire, orak, derhe, gibi alet-araç-edavat çiftçileri; balta, kama ve baston gibi şeyler de Şeyh ve asker araçları işlenmiştir ki, önemli birer belgesel kanıttır.

Mezar taşlarındaki bezemenin ölen kişinin şahsiyetiyle, yaşam biçimiyle yakından alâkalı olduğu açıktır.

Örneğin, ibrik; temizliğin paklığın, tepsi konukseverliğin, kandil aydınlığın, Ayna ise Güneş ve Ay’ın sembolleridir; “Ay Ali’dir, gün Muhammed” veya “Aynayı tutum yüzüme Ali göründü gözüme” özdeyişleri de şahidelerde ki ayna motifleri ile anlatılmıştır.

Tüfek, tabanca, ok, yay, kılıç, taber, eyerli at gibi yatana ait eşyaların kabartma resimleri, tamamıyla Türklerin yaşama biçimleriyle ilgili semboller olup, mezarda yatan kişinin yiğitlik ve kahramanlıklarını temsil etmektedir.



İnsan yüzü şeklinde gerdanlık kabartmalı kadın mezar taşı bölgede bulunmaktadır.



At kabartmalı mezarlar; Şamanizm’in izlerini yansıtan benzerleri Kazakistan’da ve diğer Türki devletlerde de bulunmaktadır.

Yine, Kazakistan-Cumbul müzesi bahçesindeki Balballar ile köy mezarlığında ki insan yüzü motifli taşlarla büyük benzerlik vardır.

Bunlar atalarının kökenlerinin nereden geldiğini gösterdiği gibi, hangi kültürü Anadolu’ya taşıdığınında önemli bir belgesidir.



Dersim/Tunceli'nin Hiç Köyü'ndeki mezarlıkta bulunan H.1328 tarihli ve insan heykelli mezar-taşı dikkate şayandır.

Malatya-Arapgir-Onar Köyü ve Elazığ-Baskil-Muşar-Şeyh Hasan Köyü mezarlığında da benzer örnekler görülmektedir.

Bölgede boyunlara asılan Hemail'lerde üçgen Mühr-ü Süleyman biçiminde olup, kaide ve mezar taşlarında çeşitli biçimleri çok sık olarak süsleme şekli tarzında kullanılmıştır.

Güneş gülü motifi sağlık ve uğu ifade etmektedir ki bu figürde sıkça kullanılmıştır.

Şeyh Hasan (Tabanbükü) Köyü’ndeki, bir kadına ait mezar-taşının arka yüzü kafatası görünümünde olup, uzunca örgülü saç, taşın alt seviyelerine kadar inmektedir.

Ön yüzü yuvarlak olup, baş kısmında göz ve burun silinmiş olmasına rağmen belli olmakta, başın altına doğru da bir takı vardır.

Bu da önemli bir belgedir.

Bölgedeki eski Mezarlıklarda bulunan kadın şahidelerinin üst tarafı oval, altı düz, üç paralel çizgiden oluşan stilize kadın saçı ve kırık, eğri, düz çizgilerden gözler, ağız, burun belirtilerek bir yüz yapılmış özgün şekillere rastlanmaktadır.

Mezar-taşlarının ortasında ise graffitto edilmiş bir hayvan üstünde geometrik çizgilerden oluşan yük, çeşitli kuşlara, arslan, geyik ve yılanlara ait değişik kabartma resimler görülmektedir.

Orta-Asya’da Kipçak-Kuman boylarında da taş kadın heykelleri vardır.

Bu tip heykeller aynı kültürün Anadolu’daki izleri olasıdır.

Genç yaşta ölmüş insan mezarlarında; hayat ağacı motifi ve Güneş gülü motifli sıkça rastlanılmaktadır.

Çoğunluk olarak mezar taşlarında Güneş Gülü ve Mühr-ü Süleyman motifleri süslemeleri varolup, lahitler çatma taş şeklinde yapılmıştır.

Tunceli bölgesindeki mezarlıklarında “Koçbaşlı Mezartaşları” üzerinde bulunan “Güneş Gülü“ motifleri ve diğer simgeler Türkmen geleneğinin sembolleridir.

Çok eski yerleşim birimi olan bu yörelerde; Orta-Asya eski Türk gelenekleri ve ölü kültü anlayışı aynen burada da yaşatılmıştır.

Aleviler; düşünsel ifadelerini pratikte, rakam, harf, işaret, şekiller, semboller ve çeşitli ritüellerle anlatarak inanç ve kültür, kültlerini oluşturmuşlardır.

Mimari yapı sanatı açısından baktığımızda Alevi/Bektaşi mezar-taşları (Şahide, Hecetaşı) boyutları ve şekilleri, dizaynları, üzerindeki motif ve sembolleri, bezemeleri ve işaretleri, gizli bir anlatımın ve cemaatin kültürel kimliklerinin bir öğesini teşkil etmektedir.

Mezar-taşlarındaki şekiller, boy-oymak ve obaların aidiyetini bildirmektedir.

Orta Asya Türklerinin inancını dört temel noktada toplayabiliriz.

Gök Tanrı kültü, Atalar kültü, tabiat kültleri ve IX. yüzyıldan itibaren bu kültlere eklemlenen Şamanizm inancı; tüm bu inançlar öylesine birbirine girmiş ki ayırmak imkansız hale gelmiştir.

Atalar Kültü; ölmüş büyüklere tazim, atalara saygı, baba hukuku nun inanç sahasındaki belirtisi olarak görülmektedir.

Türkler gibi atalar kültüne sahip diğer kavimlerde bu inanç, ölen bazı kudretli kimselerin yarı-tanrı sayılmasına kadar ileri gitmiştir...

Eski Türkler ölenin yeri belli olsun diye KURGAN inşa ederler, mezarlarının üstüne tümsek yaparlar veya geniş daireler şeklinde taş yığarlar ve hatta taş heykeller (BALBAL'lar) dikerlerdi.

Mezar mimarisinin toplumların yaşayış, inanç ve kültürleri ile yakından ilgili olduğu ve mezarların kendi başlarına bir sanat eseri özelliği taşıdığı bilinen bir husustur.

Tek başına veya gruplar halindeki mezarlar ve mezar taşları Türk Mimarisi içerisinde de çeşitli özellikleriyle dikkati çekerler.

Bektaşi mezar mimarisinin güzel örneklerinden Er-Yek Baba Türbesinin bulunduğu Zeytinburnu-Kazlıçeşme'deki mezar grubu; Oniki dilimli üç sargılı Hüseyini (Haydari) taclı mezar taşları, 1826 Yeniçeri katliamında mezarlarının ortadan kaldırılmasından kurtulan ender eserlerdendir.

Bu mezar taşlarına tarihsel olarak baktığımızda; Hacı Bektaş-ı Veli'nin giydiği keçe 12 dilimli Hüseynî-Haydarî Kızılbaş tacın aynısıdır.

İstanbul’da bulunan önemli birer Alevi/Bektaşi belgesidir...